هدیه آقا حسام خان ...
دیروز که رفته بودم خونه دایی حمیداینا ,زندایی زهرای مهربونت داشت خریدهای حسام (پسر دایی شیطونت) رو نشون میداد که رسید به شورت های مک کویین که واسش خریده بود و کلی اصرار کرد که یه دونه شون رو من بردارم برای تو ... من هم داشتم از برداشتن طفره میرفتم که حسام این یه دونه رو خودش اورد و گفت :عمه این رو ببر واسه نی نی تون ولی زود برگردونش !!! منظورش چی بود رو نفهمیدم اما کلی با مامانش خندیدیم ... ...